اذانگو



شب‌ قدر که برتر از هزار ماه است، جلوه‌ای روشن از مهربانی و رأفت بی‌انتهای خدای متعال است، زیرا حضرت حق همیشه برای بخشیدن بندگان خویش از هر بهانه‌ای استفاده می‌کند. چنانکه آمدن ماه مبارک رمضان برای همه ما فرصت آمرزش است و صد البته رسیدن به شب‌های قدر نور علی نور دیگری برای ماست که از این شرایط برای توبه، ترک معصیت و قرب الهی بهره ببریم و به سمت خدا برگردیم.


به گزارش ایسنا، اعمال شب‌های قدر بر دو نوع است؛ یکی آن‌ که در هر سه شب باید انجام داد و دیگر آنهایی‌ که مخصوص هر شبی است.


اعمال مشترک این شب‌ها چند چیز هستند:


اول:


«غسل»


علامه مجلسی فرموده است که "بهتر است غسل شب‌های قدر را مقارن غروب آفتاب انجام دهند که نماز مغرب را با غسل بخوانند".


دوم:


«خواندن دو رکعت نماز»


در هر رکعت بعد از حمد، هفت مرتبه سوره توحید (قل هو الله احد) را بخواند و بعد از پایان نماز ۷۰ مرتبه بگوید «اَسْتَغْفِرُ اللّهَ وَاَتُوبُ اِلَیْهِ»


در روایتی از رسول خدا(ص) آمده است که کسی که این عمل را انجام دهد از جای خود برنخیزد مگر اینکه خدای متعال او و پدر و مادرش را بیامرزد و خداوند، فرشتگان را مامور می‌کند که تا سال آینده برای وی حسنات بنویسند.


سوم:


«باز کردن قرآن و قرائت دعای مخصوص آن»؛ متن دعا در ادامه می‌آید:


اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِکِتابِکَ الْمُنْزَلِ


خدایا از تو خواهم به حق کتاب فرستاده‌شده‌ات


وَ ما فیهِ وَ فیهِ اسْمُکَ الاْکْبَرُ وَاَسْماَّؤُکَ الْحُسْنی


و آن‌ چه در آن است که در آن است نام بزرگت و نام‌های نیکویت


وَما یُخافُ وَ یُرْجی اَنْ تَجْعَلَنی مِنْ عُتَقاَّئِکَ مِنَ النّارِ


و آنچه بدان‌ها ترس و امید شود که قرارم دهی از زمره آزادشدگانت از دوزخ


"پس هر حاجت که دارد بخواهد"


چهارم:


«بر سر گرفتن قرآن»


به فرموده امام صادق (ع) قرآن مجید را باید بر سر گذاشت و گفت:


اَللّهُمَّ بِحَقِّ هذَا الْقُرْآنِ


خدایا به حق این قرآن


وَ بِحَقِّ مَنْ اَرْسَلْتَهُ بِهِ


و بحق آن کس که او را بدان فرستادی


وَ بِحَقِّ کُلِّ مُؤْمِنٍ مَدَحْتَهُ فیهِ


و بحق هر مؤمنی که در این قرآن مدحش کرده‌ای


وَ بِحَقِّکَ عَلَیْهِمْ فَلا اَحَدَ اَعْرَفُ بِحَقِّکَ مِنْکَ


و بحقی که تو بر ایشان داری زیرا کسی نیست که حق تو را بهتر از خودت بشناسد


سپس ۱۰ مرتبه بگوید؛ «بِکَ یا اَللّهُ» بحق خودت ای خدا


و ۱۰ مرتبه «بِمُحَمَّدٍ» بحق محمد صلی الله علیه وآله


و ۱۰ مرتبه «بِعَلی» بحق علی علیه‌السلام


و ۱۰ مرتبه «بِفاطِمَةَ» بحق فاطمه سلام‌الله علیها


و ۱۰ مرتبه «بِالْحَسَنِ» بحق حسن علیه‌السلام


و ۱۰ مرتبه «بِالْحُسَیْنِ» بحق حسین علیه‌السلام


و ۱۰ مرتبه «بِعَلِیّ بْنِ الْحُسَیْنِ» بحق علی بن الحسین علیه‌السلام


و ۱۰ مرتبه «بُمَحَمَّدِ بْنِ عَلِی» بحق محمد بن علی علیه‌السلام


و ۱۰ مرتبه «بِجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ» بحق جعفر بن محمد علیه‌السلام


و ۱۰ مرتبه «بِمُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ» بحق موسی بن جعفر علیه‌السلام


و ۱۰ مرتبه «بِعَلِیِّ بْنِ مُوسی» بحق علی بن موسی علیه‌السلام


و ۱۰ مرتبه «بِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِی» بحق محمد بن علی علیه‌السلام


و ۱۰ مرتبه «بِعَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ» بحق علی بن محمد علیه‌السلام


و ۱۰ مرتبه «بِالْحَسَنِ بْنِ عَلِی» بحق حسن بن علی علیه‌السلام




برای مطالعه ی ادامه مطلب کلیک کنید 


رئیس مرکز تخصصی نماز با بیان اینکه اصل نماز یومیه قبل از هجرت واجب شده است، گفت: بعد از هجرت پیامبر(ص) به مدینه، 7 رکعت دیگر به 10 رکعت اضافه شد که به گفته امام رضا(ع) این کار جبران کمبودهایی در اصل نماز بود. 


با توجه به روز 12 ربیع‌الثانی که سالروز اضافه شدن 7 رکعت نماز به نمازهای یومیه از سوی نبی اکرم(ص) است، با حجت‌الاسلام والمسلمین محمدصادق کفیل رئیس مرکز تخصصی نماز گفت‌وگو کردیم، وی با اشاره به اینکه اولین کاری که حضرت آدم(ع) روی زمین انجام داد، نماز بود، افزود: زمانی که حضرت آدم(ع) و حوا(س) در زمین هبوط کردند، «قُلْنَا اهْبِطُواْ مِنْهَا جَمِیعاً» غروب آفتاب بود، اولین نمازی که حضرت آدم(ع) خواند، نماز صبح بود.

در منابع اسلامى گزارش‌هاى مختلفى درباره تاریخ تشریع نماز آمده است، برخى روایات، تشریع نمازهاى یومیه را مصادف با واقعه معراج پیامبر(ص) مى‌دانند و برخى دیگر، از نمازهاى پیامبر(ص) پیش از معراج و حتى پیش از بعثت سخن به میان آورده‌اند، هم چنین از بعضى آیه‌هایى که در اوایل بعثت پیغمبر(ص) نازل شده، نمازگزاردن ایشان(ص) و حتى فرمان به نماز شب استفاده مى‌شود.


*امر خداوند به پیامبران برای اقامه نماز


کفیل با بیان اینکه نماز بین همه انبیا و شریعت‌های گذشته وجود داشته است، ابراز داشت: به طوری که خداوند خطاب به پیامبران خویش می‌فرماید: حضرت موسی(ع) «وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِکْرِی»، حضرت عیسی(ع) «وَأَوْصَانِی بِالصَّلَاةِ»، شعیب پیامبر(ع) «أَصَلاَتُکَ تَأْمُرُکَ»، زکریای نبی(ع) «وَهُوَ قَائِمٌ یُصَلِّی فِی الْمِحْرَابِ»، چنانچه حبیب خداوند، حضرت ابراهیم(ع) از خداوند می‌خواهد که او را از نمازگزاران قرار دهد «رَبِّ اجْعَلْنِی مُقِیمَ الصَّلاَةِ وَمِن ذُرِّیَّتِی».


*نماز خواندن امام علی(ع) با پیامبر در دوران بعثت


وی با تأکید بر اینکه نماز در دوران بعثت و در شهر مکه واجب شده است، به روایتی درباره نماز خواندن امام علی با پیامبر(ص) اشاره کرد و گفت: شیخ مفید در ارشاد با سند خود از یحیى بن عفیف بن قیس کندى نقل کرده است که گفت: قبل از آنکه دعوت نبى اکرم(ص) علنى شود با عباس بن عبدالمطلّب در مکّه نشسته بودم، در این حال جوانى پیش آمد و به خورشید که در حال زوال بود، نگاه کرد، پس از آن رو به کعبه به نماز ایستاد، پس از لحظه‏اى نوجوانى پیش آمد و در سمت راست او ایستاد و سپس زنى آمد و پشت سر آن‌ها ایستاد، آن جوان به رکوع رفت و آن نوجوان و زن هم به رکوع رفتند و سپس آن جوان از رکوع بلند شد و آن دو نفر هم همین کار را کردند. سپس او سجده کرد و آن‌ها هم با او سجده کردند.


* 18 ماه قبل از هجرت نماز یومیه واجب شد


رئیس مرکز تخصصی نماز با اشاره به اینکه درباره چگونه نماز گزاردن انبیاء پیشین اطلاعات موثقی در دست نیست، خاطرنشان کرد: درباره چگونه نماز خواندن پیامبر(ص) در شهر مکه و قبل از شب معراج مطلبی ذکر نشده است، اما بی‌شک اصل وجوب نماز در شب معراج در 17 ماه رمضان و 18 ماه قبل از هجرت اتفاق افتاده است.


*پیامبر(ص) برای نخستین بار کجا با شکل کنونی نماز آشنا شد


وی با بیان اینکه طبق روایات به طور قطع قبل از سال نهم بعثت هیچ وجوبی درباره نماز نبوده است، افزود: برخى روایات نیز به صراحت نماز به شکل کنونى را به حادثه معراج مرتبط دانسته‌اند، امام باقر(ع) در این باره فرمودند: هنگامى که پیامبر(ص) را به معراج بردند و خداى سبحان اذان و اقامه و نماز را به او یاد داد، وقتى به نماز ایستاد خداوند به او فرمان داد که در رکعت اول حمد و توحید بخواند و فرمود: یا محمد! این وصف من است، و در رکعت دوم حمد و سوره قدر بخواند و فرمود: یا محمد این وصف تو و اهل بیت تو تا روز قیامت است، پس از این روایت به خوبى بر مى‌آید که نماز به صورت کنونى، پیش از معراج وجود نداشته و نخستین بار در واقعه معراج بر پیامبر(ص) واجب و ایشان در این سفر با آن آشنا شده و یاد گرفته است.





برای مطالعه ی ادامه مطلب کلیک کنید 


"قُلِ ادْعُوا اللَّهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمَنَ أَیًّا مَا تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى وَلَا تَجْهَرْ بِصَلَاتِکَ وَلَا تُخَافِتْ بِهَا وَابْتَغِ بَیْنَ ذَلِکَ سَبِیلًا" 


بگو « "الله" را بخوانید یا "رحمان" را، هرکدام را بخوانید، (ذات پاکش یکی است؛ و) برای او بهترین نامهاست.» و نمازت را زیاد بلند، یا خیلی آهسته نخوان؛ و در میان آن دو، راهی (معتدل) را انتخاب کن. (سوره اسراء/آیه 110) 


بخش پایانی آیه 110 به گفت و گوی مشرکان مکه درباره نماز پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم اختصاص دارد و اینکه می گفتند: او نماز خود را بلند می خواند و ما را ناراحت می کند؛این چه عبادت و برنامه ایست؟! 


خداوند در این آیه به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم دستور می دهد: نمازت را نه زیاد بلند و نه زیاد آهسته؛ بلکه حد وسطی میان این دو انتخاب کن. اما حد اعتدال کدام است و «جهر» و «اخفات» که از آن نهی شده چیست؟ جهر به معنای فریاد کشیدن و اخفات به معنای آهسته خواندن است؛ آنچنان که خود انسان هم نشنود. 


از امام صادق علیه السلام در تفسیر این آیه روایت شده است: "جهر این است که زیاد صدا را بلند نکنی و اخفات آن است که حتی خودت نشنوی. (نماز را) بین این دو حالت بخوان."






برای مطالعه ی ادامه مطلب کلیک کنید 


​در شرع مقدس اسلام به مسجد اهمیت فراوانی داده شده زیرا مسجد پایگاه نشر حقایق اسلام و مرکز تجمع مومنین و میعادگاه گفتگو با حضرت رب العالمین است.


رسول مکرم اسلام غالبا آیات قرآن را در مسجد برای مردم می خواندند و مسلمین را در مسجد پند و اندرز می دادند امیرالمومنین (علیه السلام) غالب خطبه های خود را در مسجد ایراد می کردند و قضاوت های آن حضرت در مسجد بود.


رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم) فرمود:


«هر کس به مسجد رود برای هر قدمش در رفت و برگشت ده حسنه است و برای هر قدمش ده سیئه از او محو می شود و برای هر قدمش ده درجه بالا می رود.»


و نیز آن حضرت به ابوذر فرمود:


«ای اباذر! خدای تعالی تا وقتی که در مسجد هستی برای هر نفس تو درجه ای عطا می فرماید و ملائکه بر تو درود می فرستند و برای هر نفسی ده حسنه برای توست و ده سیئه از تو محو می گردد.»


امام صادق (علیه السلام) فرمود:


«بر شما باد به رفتن به مساجد که مساجد خانه های خدا در زمین است و هرکس با حال طهارت به مسجد رود خداوند او را از گناهانش طاهر می گرداند و نامش را در زمره زائرین خود ثبت می فرماید.


پس در مساجد زیاد نماز بخوانید و دعا کنید و در مساجد مختلف نماز بخوانید که هر قطعه ای از زمین برای نمازگزار روی آن در قیامت شهادت خواهد داد.»


رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم) فرمود:


«خدای تعالی می فرماید: آگاه باشید خانه های من در زمین مساجد هستند که برای اهل آسمان می درخشند همچنان که ستارگان برای اهل زمین درخشش دارند آگاه باشید! خوشا آن کس که خانه اش مسجد باشد و خوشا آن کس که در خانه خود وضو بگیرد و مرا در خانه ام زیارت کند که برای هر زائری کرامتی به عهده شخص زیارت شده است بشارت باد به آنان که در تاریکی ها به مسجد می روند بر اینکه روز قیامت نوری فروزان خواهند داشت.»



همسایگان مسجد

​هر مسلمانی باید حداقل نمازهای واجب خود را در مسجد بخواند ولی برای افراد نزدیک تاکید بیشتری شده است. امیرالمومنین (علیه السلام) می فرماید:


«برای همسایگان مسجد نمازی نیست مگر در مسجد الا اینکه عذری یا بیماری داشته باشند.»


پس به آن حضرت گفتند: همسایگان مسجد کیانند؟ حضرت فرمود:


«هرکس صدای اذان مسجد را بشنود.»


و درروایت دیگری آن حضرت فرمود:


«حریم مسجد چهل ذراع است و همسایگان مسجد چهل خانه از چهار طرف اند.»



شکایت مسجد

​امام صادق (علیه السلام) فرمود:


«سه چیز نزد خدای تعالی شکایت می کنند؛


مسجد خرابی که کسی در آن نماز نخواند؛


عالمی که در بین نادانان باشد و از او استفاده نکنند؛


قرآنی که بر روی آن غبار گرفته و کسی آن را قرائت نکند.»


و نیز آن حضرت فرمود:


«مساجد از همسایگانی که در آنها برای نماز حاضر نمی شوند شکایت می کنند پس خدای عزوجل خطاب کرده می فرماید: به عزت و جلالم قسم حتی یک نماز از آنها قبول نمی کنم و نسبت به آنان عدالتی از مردم ظاهر نمی گردانم و رحمت من به آنان نمی رسد و آنان در بهشت مجاور من نخواهند بود.»





برای مطالعه ی ادامه مطلب کلیک کنید 


نماز آیات چند رکعت است؟

نماز آیات دو رکعت است و در هر رکعت پنج رکوع دارد، نماز آیات به دو روش خوانده میشود.


 


طریقه خواندن نماز آیات:


اولین روش خواندن نماز آیات: بعد از نیت و تکبیرة الاحرام، حمد و سوره خوانده شود و به رکوع برود، سپس سر از رکوع برداشته و دوباره حمد و سوره را بخواند و به رکوع رود و باز سر از رکوع بردارد و حمد و سوره بخواند و به رکوع رود و سپس سر از رکوع بردارد و همین طور ادامه دهد تا یک رکعت پنج رکوعى که قبل از هر رکوعى حمد و سوره خوانده است انجام دهد، سپس به سجده رفته و دو سجده نماید و بعد براى رکعت دوم قیام کند و مانند رکعت اول انجام دهد و دو سجده را بجا آورد و بعد از آن تشهد بخواند و سلام دهد.


 


قرائت نماز آیات به صورت دیگر: بعد از نیت و تکبیرةالاحرام، حمد و یک آیه (البته احتساب بسم‌الله به عنوان یک آیه خلاف احتیاط است) از سوره ‏اى را قرائت کرده و رکوع کند، سپس سر از رکوع بردارد و آیه دیگرى از آن سوره را بخواند و به رکوع رود، و بعد سر از رکوع برداشته و آیه دیگرى از همان سوره را قرائت نماید و همین طور تا رکوع پنجم ادامه دهد تا سوره‏اى که پیش از هر رکوع، یک آیه از آن را قرائت کرده، قبل از رکوع آخر تمام شود.


 


سپس رکوع پنجم را بجا آورد و به سجده رود، و پس از اتمام دو سجده، براى رکعت دوم قیام نماید و حمد و آیه ‏اى از یک سوره را بخواند و به رکوع برود و همین طور مانند رکعت اول ادامه دهد تا تشهد بخواند و سلام دهد و چنانچه بخواهد براى هر رکوعى به یک آیه از سوره‏ اى اکتفا کند، نباید سوره حمد را بیش از یک مرتبه در اول آن رکعت بخواند.


 



برای مطالعه ی ادامه مطلب کلیک کنید 


با بررسی دقیق ادله­ای که در مورد اذان نزد اهل­سنت است، به این نتیجه می­رسیم که دست تحریف و جعل در این شعار مهم مسلمین رخ داده که درپی غصب خلافت با کاری پیوسته و حمایتهای گسترده روی داده است.


فقرات اذان از نظر اهل­سنت

اذان در نزد اهل سنت نزد پیروان مکاتب فقهی اهل­سنت اختلافی است. حنفیه و شافعیه و حنبلیه معتقدند که فقرات اذان به این صورت است:


اللّه أکبر اللّه أکبر


اللّه أکبر اللّه أکبر


أشهد أن لا إله إلّا اللّه


أشهد أن لا إله إلّا اللّه


أشهد أنّ محمّدا رسول اللّه


أشهد أنّ محمّدا رسول‌اللّه


حیّ على الصّلاة


حیّ على الصّلاة


حیّ على الفلاح


حیّ على الفلاح


اللّه أکبر


اللّه أکبر


لا إله إلّا اللّه


اما مالکیه تکبیر اذان را دو بار می­دانند نه چهار بار. همچنین اهل­سنت در اذان نماز صبح بعد از حی علی الفلاح دو مرتبه الصلاه خیر من النوم می­گویند. همچنین حنابله اذان را واجب کفائی دانسته ولی دیگر فرق اذان را مستحب موکد می­دانند.[1]


تشریع اذان

اهل سنت نیز برای تشریع اصل اذان از آیات و روایات و اجماع استفاده می­کنند.[2]که اختلاف آنها با تشیع در برخی روایاتی است که در سبب تشریع اذان گفته­اند که مردم مدینه برای آگاه شدن از وقت نماز مشکل داشتند و پیامبر(ص) با ایشان به م پرداخت. پیشنهاد ناقوس و بوق و دف و روشن کردن آتش و نصب کردن پرچم به پیامبر(ص) داده شد که علامت نصاری و یهود و رومیان و مجوسیان بود ولی پیامبر(ص) انها را قبول نکرد و در حالی که پیامبر(ص) با م به نتیجه­ای نرسیده بودند، عبدالله بن زید در رویاء و یا بین خواب و بیداری فرشته­ای را دید که به او اذان و اقامه را یاد داد. سپس او این جریان را به پیامبر(ص) بازگو کرد و ایشان دستور دادند تا بلال آن را فرابگیرد و برای اعلام وقت نماز بگوید.[3]


با این حال این همان حدیثی است که در سیره حلبیه از کتب اهل­سنت توسط محمد بن حنفیه(ره) و کتاب المستدرک علی الصحیحین به نقل از امام حسن مجتبی(ع) تکذیب شده است.[4] امام حسن(ع) فرمودند: اذان برتر از این حرفهاست. جبرئیل در آسمان اذان را دو مرتبه و اقامه را یک مرتبه می­گفت و پیامبر(ص) می­آموخت.[5] متقی هندی در کنز العمال از زید بن علی(ع) از پدرانش(ع) از امیرالمومنین علی(ع) نقل می­کند که فرمودند: به رسول خدا(ص) در شب معراج اذان آموخته شد و نماز براو واجب گشت.[6]




برای مطالعه ی ادامه مطلب کلیک کنید 


در شهر بلخ زن وشوهری زندگی می کردند که هر دو سید و از اولاد پیغمبر بودند و چند فرزند داشتند.زندگی فقیرانه ای داشتند تا اینکه شوهر از دنیا رفت  و زن را با چند فرزند یتیم باقی گذارد. فقر و تهی دستی بر زن چیره شد تا ناچار، دست بچه های یتیمش را گرفت و به شهر پرجمعیت سمرقند رفت. 


زمستان بود و هوا بسیار سرد. زن که در آن شهر غریب بود و کسی را نمی شناخت خود و بچه هایش را به مسجد شهر رساند. شب بود و مردم برای نماز به مسجد آمدند. بعد از نماز، زن به همراه بچه هایش نزد پیشنماز آمد و جریان خود را به او گفت و اضافه کرد: از شما می خواهم که امشب به ما پناه دهی و اتاقی در اختیارمان بگذاری تا از سرما محفوظ بمانیم.


پیشنماز گفت: تو شاهد بیاور که سید هستی و راست می گویی. اما مگر در آن شهر غریب، کسی او را می شناخت تا شاهد بیاورد!!!


از امام جماعت مأیوس شد و دست کودکان یتیمش را گرفت و از مسجد بیرون آمد و کوچه به کوچه ، در به در به دنبال پناهگاهی می گشت تا به خانه مجللی رسید که در آن مردم رفت و آمد می کردند و نگهبانان زیادی نگهبانی می دادند. سؤال کرد :این خانه کیست؟ گفتند: خانه نگهبان شهر ، داروغه و رئیس شهربانی.


او زرتشتی است. زن خود را به نزد رئیس رساند و جریان خود را شرح داد و تقاضا کرد که به او پناه دهد. داروغه دستور داد تا خانه گرم و لباس و غذا در اختیار او قرار دهند و از او کاملا پذیرایی کنند. اتاق مخصوصی در اختیار زن و کودکانش گذاشتند و غذا برایشان آوردند.


داروغه از پشت در صدای زن را شنید که به بچه هایش گفت: قبل از آنکه غذا بخورید در حق این مرد که به ما احسان کرد ، دعا کنید. آنها دستها را به سوی آسمان بلند کردند و زن عرض نمود: خدایا، این مرد امشب به ما احسان کرد، به اجداد پاکمان قسم، این مرد را مسلمان از دنیا ببر،کودکان آمین گفتند.


امام جماعت مسجد، همان شب در خواب دید قیامت برپاشده، در صحرای م، همه تشنه اند و کنار حوض کوثر می روند تا آب بیاشامند. او نیز تشنه بود. به سوی کوثر حرکت کرد. دید رسول خدا صلی الله علیه و آله و حضرت علی علیه السلام و امام حسن علیه السلام در کنار حوض کوثر هستند، به حضور پیامبر رفت و عرض کرد:  من امام جماعت مسجد و عالم مسجد هستم ، مسلمان و مروج اسلام می باشم ، تشنه ام به من آب بدهید.


پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به او اعتنا نفرمود. او بار دیگر تقاضای خود را تکرار کرد و گفت: من بسیار در نشر دین زحمت کشیده ام به من لطف کنید. رسول خدا صلی الله علیه و آله با چهره خشمگین به او فرمود: تو اگر این کارها را کرده ای ، برو شاهد بیاور.


پیشنماز عرض کرد: اکنون در اینجا چگونه شاهد بیاورم؟ 


پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: آن زن سیده با کودکان یتیم ، در شهر غریب ، از کجا برای تو شاهد می آورد؟ سپس فرمود: به بالا نگاه کن، نگاه کرد قصر بسیار باشکوهی را دید. پیامبر صلی الله علیه و آله به آن امام جماعت فرمود: این قصر مال کسی است که آن زن با بچه هایش را در خانه اش پناه داد.


پیشنماز از خواب بیدار شد و متوجه خطای خود گردید. از خانه بیرون آمد و کوچه به کوچه به دنبال آن زن گشت و پرس و جو نمود تا فهمید که او و بچه هایش در خانه داروغه هستند. به آنجا رفت و در زد. مجوسی در را گشود و امام جماعت را به نزد داروغه راهنمایی کرد.


داروغه پرسید : برای چه این وقت شب به اینجا آمده ای؟ گفت: آمده ام آن زن را همراه کودکانش به منزل خود ببرم. داروغه گفت: اگر به خاطر قصری است که در عالم خواب دیده ای، من هم در خواب دیده ام. سوگند به خدا من و خانواده ام توسط این زن ، مسلمان شدیم.




برای مطالعه ی ادامه مطلب کلیک کنید 


مسأله ۷۱۹ ـ نماز جمعه مانند نماز صبح دو رکعت است، با این تفاوت که در نماز جمعه دو خطبه قبل از نماز لازم است. و نماز جمعه واجب تخییری است، به این معنی که مکلف در روز جمعه مخیر است که نماز جمعه را بخواند ـ در صورتی که شرایطش موجود باشد ـ یا نماز ظهر بجا آورد، و اگر نماز جمعه را بجا آورد، کفایت از ظهر میکند.

و واجب شدن نماز جمعه چند شرط دارد:

اوّل: داخل شدن وقت، و آن عبارت از زوال آفتاب، یعنی ظهر است، و وقتش اوّل عرفی زوال است، پس هرگاه از این وقت نماز جمعه را تأخیر انداخت، وقتش تمام شده و نماز ظهر را باید بجا آورد.

دوّم: شماره افراد، و آن پنج نفر است با امام، و هرگاه پنج نفر از مسلمانان جمع نشوند نماز جمعه واجب نمیشود.

سوّم: بودن امام جامع شرایط امامت، از عدالت و غیر آن از چیزهایی که در امام جماعت معتبر است، همچنان که در بحث نماز جماعت خواهد آمد، و بدون او نماز جمعه واجب نمی‌شود.

و صحیح بودن نماز جمعه چند شرط دارد:

اوّل: جماعت بودن، پس فرادی صحیح نیست، و هرگاه مأموم قبل از رکوع رکعت دوّم نماز جمعه به امام برسد اقتدا میکند و یک رکعت دیگر را فرادی میخواند و نماز جمعه‌اش صحیح است. و اگر در رکوع رکعت دوّم امام را درک کند ـ بنا بر احتیاط واجب ـ نمی‌تواند به این نماز جمعه اکتفا کند و باید نماز ظهر را بجا آورد.

دوّم: خواندن امام دو خطبه پیش از نماز، که در خطبه اوّل حمد و ثنای الهی را گفته و توصیه به تقوا و پرهیزگاری شود و یک سوره کوتاه از قرآن بخواند، و در خطبه دوّم باز هم حمد و ثنای الهی را بجا آورده و بر پیغمبر اکرم و ائمه مسلمین صلوات فرستاده و احتیاط مستحب آن است که برای مؤمنین و مؤمنات استغفار (طلب آمرزش) کند. و لازم است خطبه پیش از نماز باشد، پس اگر نماز را پیش از دو خطبه شروع کرد صحیح نخواهد بود، و خواندن خطبه پیش از ظهر اشکال دارد. و لازم است کسی که خطبه را میخواند هنگام خطبه ایستاده باشد، پس هرگاه خطبه را نشسته بخواند صحیح نخواهد بود. و نیز لازم است بین دو خطبه قدری بنشیند، و لازم است نشستن مختصر و خفیف باشد. و لازم است امام جماعت خودش خطبه را بخواند، و حمد و ثنای الهی و صلوات بر پیغمبر اکرم و ائمه مسلمین ـ بنا بر احتیاط ـ باید به عربی باشد، و در مازاد بر آن عربیت معتبر نیست، بلکه اگر بیشتر حاضرین زبان عربی را ندانند احتیاط لازم آن است که توصیه به تقوا به زبان حاضرین باشد.

سوّم: آنکه مسافت بین دو نماز جمعه کمتر از یک فرسخ نباشد، بنابراین اگر نماز جمعه دیگری در مسافت کمتر از یک فرسخ برپا شود چنانچه با هم شروع شوند هر دو باطل میشوند، و اگر یکی زودتر از دیگری شروع شود هرچند به تکبیرة‌الاحرام باشد صحیح، و دومی باطل خواهد بود. ولی هرگاه پس از برگزاری نماز جمعه معلوم شود که نماز جمعه دیگری همزمان یا مقدم بر آن در مسافت کمتر از یک فرسخ برپا شده بوده، بجا آوردن نماز ظهر واجب نخواهد بود. و برپا نمودن نماز جمعه در صورتی مانع از نماز جمعه دیگر در مسافت مزبور می‌شود که خود صحیح و جامع‌الشرایط باشد و در غیر این صورت مانع نخواهد بود.




برای مطالعه ی ادامه مطلب کلیک کنید 


"یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِذا قُمْتُمْ إِلَی الصَّلاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَکُمْ وَ أَیْدِیَکُمْ إِلَی الْمَرافِقِ وَ امْسَحُوا بِرُؤُسِکُمْ وَ أَرْجُلَکُمْ إِلَی الْکَعْبَیْنِ وَ إِنْ کُنْتُمْ جُنُباً فَاطَّهَّرُوا وَ إِنْ کُنْتُمْ مَرْضی‏ أَوْ عَلی‏ سَفَرٍ أَوْ جاءَ أَحَدٌ مِنْکُمْ مِنَ الْغائِطِ أَوْ لامَسْتُمُ النِّساءَ فَلَمْ تَجِدُوا ماءً فَتَیَمَّمُوا صَعیداً طَیِّباً فَامْسَحُوا بِوُجُوهِکُمْ وَ أَیْدیکُمْ مِنْهُ ما یُریدُ اللَّهُ لِیَجْعَلَ عَلَیْکُمْ مِنْ حَرَجٍ وَ لکِنْ یُریدُ لِیُطَهِّرَکُمْ وَ لِیُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ" 


ای کسانی که ایمان آورده اید؛ هنگامیکه به نماز می ایستید، صورت و دستها را تا آرنج بشویید؛ و سر و پاها را تا مفصل [=برآمدگی پشت پا] مسح کنید. و اگر جنب باشید، خود را بشویید (و غسل کنید). و اگر بیمار یا مسافر باشید، یا یکی از شما از محل پستی آمده [=قضای حاجت کرده]، یا با ن تماس گرفته (و آمیزش جنسی کرده اید)، و آب (برای غسل یا وضو) نیابید، با خاک پاکی تیمم کنید، و از آن، بر صورت [=پیشانی] و دستها بکشید. خداوند نمی خواهد مشکلی برای شما ایجاد کند؛ بلکه می خواهد شما را پاک سازد و نعمتش را بر شما تمام نماید؛ شاید شکر او را بجا آورید. (سوره مائده/آیه 6)



کیفیت شستن دستها در وضو:

​این آیه به سه مطلب وضو، غسل و تیمم اشاره دارد. البته نکات جزئی و کیفیت انجام این سه در روایات ائمه اهل بیت علیه السلام بیان شده است. یکی از نکات آیه این است که در وضو "دست ها را تا آرنج بشویید". باید توجه داشت که حد دست که باید در وضو شسته شود، "تا آرنج" ذکر شده؛ زیرا «مرافق» جمع مرفق به معنی آرنج است. هنگامی که گفته شود دست را بشویید، ممکن است به ذهن چنین برسد که دست ها را تا مچ بشویید؛ زیرا غالباً این مقدار شسته می شود. برای رفع این توهم می فرماید: "تا آرنج بشویید." با این توضیح روشن می شود که کلمه «الی» در این آیه تنها برای حد شستن است و نه کیفیت شستن. 


بعضی اما چنین پنداشته اند که آیه می گوید: باید دست ها را از سرانگشتان به طرف آرنج بشویید؛ چنان که در میان بعضی از اهل سنت رایج است. توضیح این که این درست به آن می ماند که انسان به کارگری سفارش کند که دیوار اتاق را از کف تا یک متر رنگ کن. بدیهی است که منظور این نیست که دیوار از پایین به بالا رنگ شود؛ بلکه منظور این است که این مقدار باید رنگ شود؛ نه بیشتر و نه کمتر. 


بنابراین فقط مقداری از دست که باید شسته شود، در آیه ذکر شده و توضیح کیفیت آن به سنت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم که به واسطه اهل بیت علیه السلام به ما رسیده، واگذار شده و آن، شستن آرنج به طرف سرانگشتان است.





برای مطالعه ی ادامه مطلب کلیک کنید 


تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

کتابخوار مرکز پخش غیرممکن ها به ممکن به وبسایت ghandizadeh.ir مراجعه کنید لوله و اتصالات متن های پسندیده ی من دبیرستان دخترانه نمونه دولتی معلم فروش نخ اکریلیک نوین پوشش Lauren سایت افشین آذری